نتایج جستجو برای عبارت :

علم غیب امیرالمؤمنین به زمان شهادتش

 
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، آن‌هایی که شهدای مدافع حرم را دنیا پرستانی در نظر می‌گیرند که برای گرفتن پول به سوریه می‌روند کجایند تا ببینند این شهدا پله‌های رسیدن به عرش را دوان دوان طی کرده‌اند و در مقامات و جایگاه کسی توان رسیدن به آن‌ها را ندارد.
سجاد مرادی شهید مدافع حرمی است که همچون خیلی از شهدای جنگ تحمیلی زمان شهادتش را می‌دانست و چه تفاوتی است بین شهدای مدافع حرم و جنگ تحمیلی در مقام و درجه اگر شهدای مدافع حرم به خاطر شرا
‍ علم غیب امیر المومنین علیه السلام به زمان شهادتش به روایت اهل سنت عمری
ابن اثیر جزری عالم بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:

کثیر احمسی بجلی (که از اصحاب امیر المومنین علیه السلام است) روایت کرده است که مولا وقتی برای نماز صبح خارج شد مرغابی‌ها راه او را سد کردند پس من گفتم که یا مولا بگذار آن‌ها را دور سازم. مولا علی فرمودند: وابگذار آن‌ها را زیرا آن‌ها برای من نوحه می‌خوانند پس مولا علی در آن وقت که خارج شده بود شهید شد.
ابن اثیر جزری پ
زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زم
سال عجیبیهشهادت سید با ولادت امام زمان (عج) افتاده تو یه ایام...البته سید شهادتش به معنای واقعی براش یه نوع تولده...بهت حسودیم میشه که بعد از اون همه سختی اینقدر راحت خوابیدی...ولادت امام زمان (عج) رو تبریک میگم...و همینطور شهادت سید...

.
همسر شهید روح‌الله قربانی:
.
به محضر حضرت آقا، رهبر خوبان که رسیدیم بعد از درد و دلها به ایشان گفتم:
حضرت آقا، روح‌الله چند ماه قبل از شهادتش به من گفت:
_ صدای پای امام زمان میاد، می‌شنوی؟
باور کن که من صدای پای امام زمان رو میشنوم.
.
حضرت آقا لبخند زدند. لبخندی شیرین و عمیق که خیلی برایم جالب بود. سرشان را تکان دادند و فرمودند: خوش به سعادتش.
@shahid_roohollah_ghorbani
شهید همدانی هم چون فرماندۀ قرارگاه سیدالشهدا امام حسین (صلوت الله علیه) بود او هم در این کار متولی شد. او وقتی شنید که پاسدارها می آیند و پاسدارها باید بیایند و همۀ این حرف ها، اصلاً _چون خودش سال ها اینجا بود_ یک شوقی پیدا کرد. یعنی کلاً هوایی شد و گفت من اصلاً نمی مانم و به سمت آنجا آمد. آخرین لحظه ای که من شهید همدانی را دیدم، تقریباً چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانی ای در او دیدم. من در آن لحظۀ آخر که شهید همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خ
شیعه قلبش کنون چه طوفانی است/چهره اش ازفراق، گریانی است/ازشهادت شنیده بر سردار/داغ او گریه رافراوانی است/استقامت خلوص در آن مرد/اسوه ای بر نگارایمانی است/دشمنان قطعه قطعه اش کردند/کاردشمن همیشه شیطانی است/انتقام خدا زآمریکاست/مسلمین را فروغ رحمانی است/وحدت وشکوه آمد باز/افتخاری زخاک ایرانی است/رهبری دارد از تبار حسین/اوعلی سیدخراسانی است/سربدار همیشه دارد او/دررکابش نگر سلیمانی است/رهرو بابصیرتی دارد/بعد سختی نمای آسانی است/از شهادتش هم
 شهید سید محمد حسینی با قد و جثه کوچکش قلب بزرگ و مهربانی داشت  و بسیار خوش برخورد بود. تمام دوستانش از او به نیکی یاد میکنند سر انجام نیز در عملیات حندرات۱ در اوج درگیری ها او و دوستانش در خط ماندند تا بقیه عقب نشینی کنند، اما وقتی معاون فرمانده مومن خلیلی زخمی میشود محمد به کمک ایشان می شتابد که مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و به شهادت می رسد با اینکه محمد ۲۵ سال سن داشت اما هنگام شهادتش چهره او به مانند نوجوان 14،15ساله ای بود که معصومیتی خاص
 
 
شهید عبدالحسین حمایتی
شهید ۲۱ساله ای با روحی بزرگ و بلند، بنده ای زمینی ک روحش درآسمان ها بود بنده ای پاک و مخلص که سعی میکرد همیشه ناشناخته بماند و کارهای خالصانه اش فقط برای خداوند باشد و بس .
او کسی بود که حتی دوستانش بعد از شهادتش توانستند حسین واقعی را بشناسند.
حسینی که مثل اربابش جسدش تا پنج روز زیر آفتاب داغ جنوب مانده بود.
همان حسینی که شهید نادر مهدی- کسی که کابوس آمریکایی ها بود- درمورد او میگوید بوشهر بعد از حسین دیگر هیچ صفایی ند
سرلشکر حاج قاسم سلیمانی سردار دلها : من در آن لحظه‌ی آخر که شهید حسین همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است...آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد. خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلا عکسی بگیرد؛ چه از خودش، چه با کس دیگری. من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید از همان‌جایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم ولی یک حسی
سردار سلیمانی خطاب به ترامپ قبل از شهادتش : "ما ملت شهادتیم ، ما ملت امام حسین ایم. بیا . مرد این میدان ما هستیم برای شما"
سردار سلیمانی به دستور مستقیم شخص حرام زاده ای چون ترامپ (یزید زمان ) به شهادت می رسد.
هنوز سالگرد شهادت حاج قاسم نرسیده است که عصر عاشورا تداعی می شود. شخص خود فروخته ای چون محمدجواد ظریف ، همانند طمعکارانی که عصر عاشورا ، حرمت اهل بیت (ع) را نیز نگه نداشتند و گوشواره را با گوش فرزندان امام حسین(ع) می کندند. به طمع غنیمت احیای آ
پدر بزرگوار شهید حاج حسین معزغلامی:
وقتیکه من برای مداحی به مسجد می رفتم , به حسین میگفتم که زمان مداحی من , جلو میاد و بین جمعیت بشینه تا من بتونم به درستی کارم رو انجام بدم. 
اون موقع حسین ۴ سال داشت و واقعا به حرف من گوش میداد و همون یکبار تذکر باعث شد ، حسین تا قبل از شهادتش نیز در زمان مداحی من خیلی نزدیک نیاد ؛و واقعا حسین گوش به فرمان بود !!
 @Agamahmoodreza
در دیدار دست اندرکاران کنگره ۲۰۰۰ شهید استان بوشهر که دوشنبه ۲۳ دی ۹۸ برگزار شده بود صبح امروز در بوشهر منتشر شد: کسی از دوستان ما میگفت اگر شهید نادر مهدوی متعلّق به کمونیست ها بود، یک چگوارا از او درست میکردند؛ یک چهر ه بین المللی مبارز. حضورش در منطقه خلیج فارس، آن درگیری اش با آمریکایی ها، بعد هم دستگیری و شکنجه و شهادتش/ رئیسعلی دلواری، آدم به این عظمت، آدم کمی که نیست، در بین نسل جوان ما چند درصد او را میشناسند؟ چند درصد اسم او را شنیده
                             دزد: اللهم اخافک ممن یخافک و اعوذ بک ممن تخافک یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم((96))
هرکه این سوره را بخواند خود سوره شفیع او شود تا در قیامت اورا به بهشت برد هرکه بخواند از مرگ مفاجات ایمن شود و هرکس بخواند و نزد حاکم رود از شرش در امان باشد این سوره برا ی تلاوت کننده اش شاهد عدلی است نزد کسی که شهادتش را مجزی می داند
 خداوند ان‌شاءالله که به شماها اجر بدهد، صبر بدهد. [حاج قاسم] زندگی‌اش هم برای شما امتحان بود، شهادتش هم برای شما امتحان است. رنج زیاد است، غصّه بزرگ است، امّا اجر هم به همین اندازه بزرگ است. بایستی تحمّل کنیم، بایستی از خدای متعال راضی باشیم؛ بالاخره هر کسی از این مرحله‌ی زندگیِ این نشئه به نشئه‌ی بعد عبور خواهد کرد -همه عبور میکنند: من، شما، دیگران، همه؛ جوان، پیر- نوع عبور کردن مهم است؛ ...
ادامه مطلب
 
#هر_روز_با_شهدا
 
❇️ شهید سیدعلی اندرزگو
 
شهید شده بود. با شهید عراقی و مرحوم حاج احمد آقا پیش امام رفتم و عرض کردم اندرزگو شهید شده است. امام دستمالشان را در آوردند و روی چشم ها گذاشتند و فرمودند : شهادتش سنگین است، اگر ده نفر ( ده مسئول) مثل آسید علی داشتیم دنیا را می توانستیم زیر سلطه اسلام ببریم.
 
⚪️ اگر مدیر در هر بخشی مسئولی زبده و ارزشمند داشته باشد کل مجموعه رشد و تعالی می یابد.
 
برگرفته از کتاب معبری به آسمان
همون روزای اول خیلی از زمانم رو با محمدرضا میگذروندم رسیدیم به شب شهادتش توی وبلاگ ها و سایت ها و اینیستا دنبال آشنایی بیشتر با این بزرگوار بودم یه جایی دیدم خواهر عزیز و دوست داشتنیش گفته بود شب شهادت محمدرضا ازش چیزای بزرگ بخوان منم اون شب ازش شهادت رو خواستم بهشم گفتم دوست شهیدم من خیلی فاصله دارم از شهادت ولی تو این فاصله رو برام جبران کن تو دستمو بگیر هوامو داشته باش مراقبم باش مراقب باشم برام دعا کن شهید بشم من یه دخترم چجوری و به چه نح
." سردارِ بی ادعا ".خیره گشته چشمِ دنیا سوی توخون سرخت کرده زیبا رویِ تو.دور بودی از وطن وا غُربتاپیروِ راهِ شهیدان خویِ تو.پیکرت شد قطعه قطعه وایِ منگفته شد گشته جدا بازویِ تو.دلبری هایت زِ امت دل رُبودملتی همراه شد تا کویِ تو.نام یک ملت  سلیمانی شوَدکودک و پیر و جوان رهپویِ تو.خیزشِ امت نگر سردارِ مادر جهان بر پا کنیم اردویِ تو.با سپاه قدس یورش می بریمبر ستمکاران با نیرویِ تو.حک کنم اسمِ تو را بر سینه امعاشقانه می شوم همسویِ تو.شاعر: حبیب رضائ
امامم .. رهبرم .. پیشوایم .. مولایم علـــــــــــــــــــــــــــــی بن ابی طالب
 
هم مقتدر 
هم باشکوه
هم استوار 
هم وسیع 
هم پرهیبت
و هم از مظلومیت او دل چون پشم حلاجی شده .. دیگر دل نمی شود .. حالش خوب نمی شود .. و تا ابد سوگوار ..
 
 
پای رسول ایستاد .. تا پای جان ..
و در محراب نماز .. در شب قدر .. با شهادتش دنیا را تفسیر کرد
که اگر راهت، راهی باشد که هر لحظه شاهد خدا باشی .. 
و نلغزی در این راه 
نهایتش، خداست که جان تو را می خَرَد
که چه معامله پرارزشی .. 
شهید، قلب تاریخ است; هم چنان که قلب به رگهای خشک اندام، خون، حیات و زندگی می دهد، جامعه ای که رو به مردن می رود، جامعه ای که فرزندانش ایمان خویش را به خویش، از دست داده اند و جامعه ای که به مرگ تدریجی گرفتار است، جامعه ای که تسلیم را تمکین کرده است، جامعه ای که احساس مسئولیت را از یاد برده است و جامعه ای که اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است و تاریخی که از حیات و جنبش و حرکت و زایش بازمانده است; شهید همچون قلبی، به اندام های خشک مرده بی رمق ا
از سوزشِ انطباقِ خود ملموسم. عاصی از یکرنگیم بر پیکرهٔ این نظامِ عرف محور و عاصی از نیمهٔ دیگرِ عرفِ ستیزم. گویی همیشه باید یک انتخاب باشد میانِ ساختاری که دیگران ساخته اند و ما باید مقید به پیروی از او باشیم. اوی بی زمان، بی مکان، بی جنس و بی امان.
سایه های من این مارا در می نوردد و با این ما می ستیزد. از من گریز میزند و به ما می گریزد. انگار که این من برای وجودش کافی نیست. 
انطباقِ خود با موسیقیِ عامه پسند و عامه ستیز، عامه پرور و عامه کش.
به راست
معرفی کتاب
 
در واقع این کتاب روایت عاشقانه ۵ سال زندگی مشترک با شهید محمدخانی است.
جالب است بدانید که خود شهید محمدخانی پیش از شهادتش به همسرش گفته بوده «وقتی شهید شدم خاطراتم را در قالب «نیمه پنهان ماه» انتشارات روایت فتح چاپ کن» و به همین خاطر روی بعضی خاطرات تاکید داشته که همسرش تعریف کند و بعضی را نه.
گزیده کتاب
«از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دک
خاطره ای از شهید محمود رضا بیضایی
مجاهد پرکار
بسیار پرکار و تلاشگر بود . تا دیر وقت کار می کرد و گاهی چندین روز به خانه نمی آمد!! حتی با اصرار های او در محل کارش تصویب شد که جمعه ها هم سر کار بیایند.یک بار درحضور حاج قاسم سلیمانی شروع کرد به صحبت کردن برای بچه های گروه ، گفته بود : من اینطوری فهمیده ام که خداوند شهادت را به کسانی می دهد که پر کار هستند و شهدای ما غالبا همین طور بوده اند.حاج قاسم هم گفته بود : بله همین طور است.
یک بار وقتی بعد از شها
نام کتاب : دختر شینا
نویسنده : بهناز ضرابی زاده
انتشارات : سوره مهر
توضیحات :
این کتاب خاطرات قدم خیر محمدی کنعان در کنار همسر شهیدش حاج ستار ابراهیمی هژیر است که از زمان ازدواج تا زمانی که خبر شهادت همسرش را می‌دهند و سختی‌های بعد از شهادتش را را شرح می دهد این کتاب دارای ۲۶۳ صفحه و مناسب گروه سنی ( د و ه ) یا همان کلاس هفتم تا دوازدهم می باشد
قطعه ای از کتاب :
سر ظهر بود و داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع می  شد و به حیاط ختم می‌شود
#شهید_نوشت 
پیش بینی شهید از نحوه شهادت با استعانت از قرآن شش سال قبل از شهادت  :
متن :
بنامش
قرآن کریم را باز کردم ، سوره کهف ۹۸
خداوند کریم می فرماید که شهید می شوی ، البته از سر رحمت خودش نه لیاقت من ...
فرمود حین شهادت استخوان هایم خرد خواهد شد ... راضیم به رضایش. الحمدلله 
انشاالله 
۱۳۹۱/۸/۶
شهید راه نابودی اسرائیل
شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
مطمئنم هیچ وقت این جمعه ای ک گذشت رو فراموش نمیکنم
اولین بار بود ک چنین حسی رو تجربه کردم
بغض و ناراحتی شدید از رفتن کسی ک تابحال ندیدمش
یک حس دل آشوب زیاد ...حس فقدان نزدیک ترین کس به من
حس نبود یک مرد ...
مطمئنن بودن سرباز سلیمانی نعمت بزرگی بود ولی شهادتش نعمت بزرگتریه
شهادتی ک برکت دارد..
ولی با خودم فکر کردم
به اینکه این همه مدت سرمو کرده بودم زیر برف
به بهانه ی اینکه اخبار همش شده تلخ و دزدی و جنگ و اختلاس و...
نگاه نمیکردم 
خودمو دور از وقایع
 قبل از شهادتش خواب یکی از فرمانده‌های زمان جنگش که شهید شده رو می‌بینه.. می‌بینه که توو یه باغ کوچیک و توو یه ویلایی داره زندگی می‌کنه.. ازش می‌پرسه که اینجا چیکار می‌کنی! اونم میگه ما توو این باغ و ویلا زندگی می‌کنیم..! فرماندش توو عالم رؤیا به اسدالله میگه..توو چیکار داری میکنی..! کجا داری میری..! اسدالله میگه: چطور مگه..؟ فرماندشون میگه: تو داری خیلی بالاتر از ما میری! فکر کنم چیزی نمونده به خود خدابرسی..! داری حسابی اوج می‌گیری..! این خواب ر
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بینیها
دو نفر با هم حرف می زدند یکی خدا و دیگری بنده. بنده در سبزه زار با وسعتی بود که ارتفاع و پر پشتی علف ها اجازه نمی داد به ذهنش خشک شدن و برهوت را تصور کند...اما در یک آن، همه چیز خشک شد و دیگر از علفزار خبری نبود... دلش گرفت و در حیرت فرو رفت.
نیکوترین کار را همکلام شدن با خدا دید...هر کلامی، بر سرسبزی و خرمی اضافه میکرد....اینبار همه جا پر از گل و سبزه بود اما عمر گلها ابدی ...مدتی بعد خوا
در عجبم از شیعیانی ‌که شهادت فاطمه و قبرستان بقیع دلشان را می‌سوزاند اما اعدام‌های دسته‌جمعی شهریور شصت و هفت و گورستان خاوران دلشان را خنک می‌کند. فاطمه سه روز متوالی افطاری روزه‌ی خویش را به یتیم، اسیر و مسکین می‌بخشد و ایشان سه دهه‌‌ی متوالی افطاری روزه‌ی سکوت خویش را به حق‌السکوت. این شیعیان علی گمان می‌کنند با گور کندن برای فاطمه به علی یاری می‌رسانند.  تصویری که از فاطمه می‌سازند دختر بچه‌ای است که زود ازدواج می‌کند و زودتر
تا همین دو دیقه پیش حرفم این بود که چی می‌شد اگه من هم تو قرن حافظ و سعدی به دنیا می‌اومدم تا بیشتر خوش باشم؟ یا اگر توی قرن بیستم اروپا زندگی می‌کردم احتمالا تکلیفم خیلی خیلی مشخص تر بود. اصلا همه این‌ها نه. چهل سال زودتر  پام رو توی همین دنیایی که مصطفا توش بوده می‌ذاشتم و تا قبل از شهادتش تعریف خدا و الوهیت و زندگی رو ازش می‌شنیدم.
اما الان که کلاس 10 تا 12 کنسل شده، اول حرص می‌خورم که اگر تلگرام داشتم می‌فهمیدم و از همون 8ونیم بعد از حضور و
شهید عبدالحسین یوسفیان
ولادت:۱۵تیر۱۳۶۵
شهادت:۱۷آبان۱۳۹۴
خاطرات شهید
همسرم علاقه‌ای خاص به شهدا داشت و همواره زمزمه می‌کرد که «شهدا شرمنده‌ایم.» هرزمانی هم که به زیارت شهدا می‌رفتیم از آنها طلب شهادت می‌کرد. آنقدر پاک و معصوم بود که به نظرم لباس شهادت سایز او و برازنده‌اش بود. خوب به یاد دارم مرداد ماه ۱۳۹۴ که دو غواص شهید را به شهرمان آوردند همسرم از هیچ خدمتی در مراسم این شهدا دریغ نکرد. تمام لحظات از زمان ورود این شهدا به شهر تا روز چه
بسیاری از شهدا از همان کودکی سر به راه هستند. سید نذر داشت هر شب نماز استغاثه حضرت زهرا (س) بخواند، اما روز شهادتش نماز را صبح خواند و دیگر منتظر شب نماند. شش ماه پس از شهادت احسان، پسرش سیدطه به دنیا آمد. پدرش دوست داشت هنگام تولد خودش در گوش فرزندش اذان بگوید، اما پدر پیش از تولد نوزادش آسمانی شد و از آن بالا دعای خیرش را بدرقه راه فرزندش کرد.

ادامه مطلب
شهید مدافع حرم «مجید قربانخانی» ۳۰ مرداد ماه سال 1369 در تهران دیده به جهان گشود. وی در فضای مجازی به «مجید سوزوکی» معروف است، مجید سوزوکی مدافعان حرم ماجرای جالبی دارد، از تحول یکباره تا حضورش در سوریه و سپس شهادتش که در عرض کمتر از یک ماه اتفاق می افتد از او اسطوره ملموسی برای نسل امروز ساخته.
ادامه مطلب
#پوستر
استخاره شهادت ...
همرزم های شهید لطفی میگفتن :
مهدی آرزو داشت شهید بشه و جانباز شدن رو نمیخواست چون میگفت جانباز شدن  تحملش واقعا سخته ...
میگفت دوست دارم صورتم سالم برگرده تا خانوادم  با دیدنش آروم بشن ...
به این دو خواسته و استخاره شهادتش که نگاه می کنم ...
به این میرسم که وقتی عاشق خدا شدی ...
و خدا عاشقت شد ...
به خواسته هاتم توجه می کنه و نازتو می خره ...
مهدی وقتی برگشت ...
هم استخوان هاش خرد شده بود ...
هم جانباز نشده بود ...
هم صورت زیباش سالم بو
17 سال جانباز قطع نخاع بود 
خواهر میخواست مشرف بشه عتبات عالیات 
 حاج حسین بهش گفت:سرقبر مسلم(ع) که رفیتید من حاجتی دارم از ایشان بخواهید حاجت من را برآورده شود.
تعجب کردم برام جای سئوال داشت  چون هرکسی کربلا میره سراغ امام حسین(ع) یا حضرت عباس (س) میره برای گرفتن حاجت
اما حاجی گفت سرقبر مسلم (ع)
هرچه اصرار کردم چرا مسلم ابن عقیل (ع) جواب نداد 
وقتی شهید شد تازه راز حرفش رو فهمیدم 
شهادتش مصادف شد با روز شهادت حضرت مسلم (ع)
تاریخ انقلاب و دفاع مقدس، پر است از حرّهای ناب. بسیاری از از این قهرمانان گمنام دارد که هیچگاه مثل«طیب»، «شاهرخ ضرغام» و حالا داش مجید، نقل محافل نشدند. گریه‌ های مادر اما بالاخره اثر کرد و ورق زندگی اکبر برگشت. خبر شهادتش دهان‌ ب ه‌دهان در کل منطقه پخش شد. سرنوشت علی‌اکبر شاه کمالی، مصداق کامل عاقبت‌ بخیری بود. نان حلال پدرش، سیدعلی را از سقوط نجات داد.»

ادامه مطلب
 
در آخرهای مطالعه‌ی کتاب همواره یکی از نزدیکانم در سرم می‌گشت ...اهل واجبات و محرمات هست اما مستحبات را خیلی مایل نیست به خاطر همین هم هیچ وقت ادعای دین دار بودن از او ندیده‌ام هر چند که رفتار دین‌دارانه بسیار دارد... نه یک‌بار غیبت کسی را کرده است نه از شنیدن غیبت خوشش میاید، نه زمانی که تحت فشار زیاد بوده ادب را کنار گذاشته نه تهمت زده نه خود خواسته دلی را رنجانده نه ... به قدری هست که نتوانم بشمارم... به لطف خدا همواره دلی داشته پر از گذشت و
بابا بزرگ من که مرد بزرگیه خعلی شباهت به حاج قاسم داره از نظر قیافه و حاج قاسم هم نشانه های عارفی در چهره ش بود که بیانگر دعا و قرآن و توسلات زیادش هست بابابزرگ منم جوان که بوده خعلی قرآن و دعا میخونده و مامورش میکردن در جوانی که بر سر قبر ها قرآن بخونه و مرد بزرگیه الغرض اینکه شب شهادت حاج قاسم خواب دیدم بابابزرگم تو حرم بود بعد یه بند از انگشتش قطع شده بود و دوستم اومد و با ماشین رسوندش به خونه الغرض اگر این اتفاق بد برای حاج قاسم میافتد صد در
{علائم ظهور - شماره 32}
 
هدف نفس زکیه
 
در زمینه هدف نفس زکیه و اقدامات او که سبب شهادتش می‌گردد، روایت معتبری به دست ما نرسیده، بنابراین موارد زیر قطعی نمیباشد.
۱- او به نمایندگی از امام عصر به سوی مردم مکه می‌رود تا حجت را بر آنها تمام گرداند و آنها بهانه ای برای یاری نکردن امام نداشته باشند.
۲- او به دلیل فراهم کردن فضای مناسب برای قیام جهانی امام مهدی، به اقدام نظامی روی می‌آورد تا شهر مکه را تصرف کند و امنیت لازم را برای امام ایجاد نماید.
 
مهدی باکری در سال 1333 در شهرستان میاندوآب به دنیا آمد.پس از پیروزی انفلاب اسلامی. مهدی باکری با مدرک مهندسی مکانیک وارد سپاه ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به شهرداری ارومیه منصوب شد و در مدت کوتاه این تصدی این مسئولیت خاطرات جاودانه ای در ذهن مردم این شهر بجا نهاد. ازدواج او مصادف شد با آغاز جنگ تحمیلی.مهدی باکری از عملیات فتح المبین با مسئولیت فرمانده گردان در خط مقدم نبرد حاظر بود و تا زمان شهادتش به فرماندهی دومین لشکر خط شکن دفاع مقدس
بیمه دائمی ایران با پاسخ قاطع:
با پاسخ قاطع ایران در دفاع مقدس ده ها سال کشور بیمه شد و با پاسخ قاطع به جنایت آمریکایی ها کشور تا ابد بیمه خواهد شد.
 
ما نه تنها باید انتقام سردار سلیمانی را  بگیریم بلکه باید انتقام ۲۹۰ مسافر بیگناه هواپیمای مسافربری و دیگر بی گناهانی را که توسط جنایتکاران آمریکا به شهادت رسیدند ، بگیریم.
کاری که سردار دلها با شهادتش در منطقه کرد از هزاران بمب اتم هم ساخته نبود.او نقشه شوم اختلاف و فتنه در ایران و عراق را هم نق
سید رو خیلی وقتها شهید زنده صدا می زدیم. یادمه سال ۸۹ بود که برای سید تولد گرفته بودیم و روی کیک نوشتیمفرزند زهرا(س) شهید سید میلاد تولدت مبارک 
روی کیک تولد هم می نوشتیم اما باورمون نمی شد که به این زودی ها نام زیبای سید میلاد با شهادت  بزرگ شود.
شهید سیدمیلاد مصطفوی 
شهید بی سر مدافع حرم
zakhmiyan_eshgh
بسم الله
 

خانم عبدی آنقدر با خانه‌مان تماس گرفت تا بالأخره برادرم راضی شد به بیمارستان بیاید. درست در روزی که خانواده‌ام در تدارک مراسم چهلم من بودند، برادرم بالای سرم آمد و با دیدن من از هوش رفت. این خبر در محله پیچید:شهید غلامرضا عالی زنده شد!
ادامه مطلب
پدر علاقه ی شدیدی به مادرم داشت.
 بعد از شهادتش، از همرزمانش شنیدیم که وابستگی بیش از حدی به خانواده اش داشت و همیشه دوست داشتند راز این دلبستگی را بدانن.
این علاقه حتی دربین همرزمانش در سوریه هم پیچیده بود.
همیشه به ما سفارش میکرد که به مادرتان احترام بگذارید و دست و پای مادرتان را ببوسید.
دوستت دارم را خیلی به مادرم میگفت.
مدافع حرم
شهید حسین رضایی
@modafeanharam77
 
پس از شهادتش به اتاقی که در آن زندگی می کرد رفتم؛ اتاق کوچک در منزلی که برادر رئوفی فرمانده لشکر 7 ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کرایه کرده بود.
وسایل زندگی حسن در آن اتاق، یک زیلو، دو پتو و چند لباس بچه گانه متعلق به فرزند پنج ماهه اش بود. به یاد عظمت و بزرگواری این فرمانده عزیز سپاه اسلام افتادم که در نهایت قناعت زندگی کرد و از دنیا رفت، در حالی که با دست پر، خداوند خویش را ملاقات کرد.
 
راوی: غلامعلی رشید
 
ملاقات در فکه (زندگی نامه شهی
 
ای مهربان ارباب حسین علیه السلام
سید الشهداء.. 
ای کسی که ولادتش بلا دور میکند..
ای کسی که با شهادتش هم دعا مستجاب میکند..
با دل نازک تان با زبان شیرینتان 
دعا کنید در حق دل های ما..
تا 
بلای هجران با وصال از سر دل های ما رفع بشود..
دلتنگیم بسیار آقاجان..
  
روزی ماه روزه از آسمان رسید شراب "یادت باشد"
ذکر حمید مرادی سیاهکالی و بانو
همراه بانو اشک ریختم....
شاکیم از این که این عزیزان(شهید و همسرش) که هر کدامشان هفت هشت ده سالی از من کوچکترند و زندگیشان در دهه نود شروع شده و بنا به سادگی ذاتی و قناعتی که تویش موج می زند هیچ شباهتی به دهه نود ندارد و کلا تو را یاد دهه شصت می اندازد....آره شاکیم که اینها کجا بودند چرا مثل ما درگیر غمهای دوران مدرن نبودند!
تنها فرقش با قصه های سی سال پیش همسران شهدا این بود
سند شهادتم امضا شده
به محسن گفتم: تصمیمت واسه رفتن جدی ؟؟؟ 
با اطمینان گفت آره .
با اون لبخندهای همیشگی نگاهم کرد و گفت: مطمئن باش من شهید میشم 
منم گفتم هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست.
دوباره گفت خودم خواب دیدم و میدونم سند شهادتم امضاء شده..
عشق شهادت سراپای وجودش رو گرفته بود و خودش با اطمینان قلبی از شهادتش آگاه بود.
شهید مدافع حرم
محسن قوطاسلو
@Modafeaneharaam
نزدیک 30 سال قبل که از مراسم روز هفتم
ارتحال امام خمینی (ره) در دانشگاه تهران برمی گشتیم، شهید سیّد محسن
ضابطی به سربازی که در محوطه ساختمان وزارت کشاورزی نگهبانی می داد «خسته
نباشید» گفت و به ما هم گفت «من همیشه به این سربازها خسته نباشید میگم»
بعد شهادتش در سال 69 فهمیدم که در
فرماندهی گردان شهداء سقّز مسوولیت داشته؛ یعنی از بس به نیروهای زیر دستش
«خدا قوّت» و «خسته نباشید» می گفته ‌که ملکه و عادتش شده بود و خارج از
حوزه مسوولیتش هم هر کج
وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ أَمْوٰاتاً بَلْ أَحْیٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (١٦٩)آل عمران

البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند (به حیات ابدی و) در نزد خدا متنعّم خواهند بود
شب نهم محرم ،اسمی که سر زبان هاست اسم توست یا عباس 
امشب خیلی این اسم رو میشنویم 
عباس ،مدافع بچه ها،عباس تکیه گاه خیمه ها ،عباس مدافع حریم زینب...عباس...آه عباس...
از روزی که رفتم تشییع پیکر قطعه قطعه ی شهید حج
اشتراک گذاری این مطلب در تلگرام

یکی دو ماه قبل بود که برای ضبط تیتراژ یکی از برنامه های تلویزیونی، به دنبال لباس آتش نشانی بودیم و به خاطر گران‌قیمت بودن آن کسی حاضر به امانت دادن آن نمی شد.بالاخره از طریق یکی از دوستان، آتش نشانی به من معرفی شد و در ایستگاه آتش نشانی امام حسین(ع) با او قراری گذاشتم تا چند ساعتی لباسش را به امانت بگیرم.حین گپ و گفت کوتاهم ناگهان گفت: کسی را سراغ داری بدون تشریفات و دردسر مرا به سوریه بفرستد؟ دوست دارم مدافع حر
#خاطرات_شهدا
شب قبل از شهادتش خواب امام حسین (ع) را دیده بود که به او گفته بود فردا خودت را برای سفر آماده کن. صبح همان روز خوابش را برای من تعریف کرد. به همین خاطر نزد فرمانده رفتم و به او گفتم: ایشان چنین خوابی را دیده است. بهتر است امروز او را همراه خود به خط نبریم، امکان دارد او به شهادت برسد.
وقتی این موضوع را مطرح کردم، ایشان گفت: بهتر است برویم با روحانی قرارگاه مشورت کنیم. نزد ایشان رفتیم و ماجرا را برایش تعریف کردیم. روحانی گفت: اگر قرار با
 
نسبت به وظایفش توجه داشت. مرد بسیار مهربانی بود. ممکن بود ده رو نیاید و وقتی می آمد گاه پنج شش کیلو وزن کم می کرد، ولی با اینکه از وجودش خستگی، در حد خستگی رو به مرگ می بارید، مع الوصف اصلا انگار نه انگار؛ شوخی می کرد، دلجویی می کرد، عین یک دختر می نشست می پرسید تعریف کن ببینم چه کار کردی؟ به کتاب هایش خیلی علاقه داشت.
هر وقت می رفت با خودش کتاب می برد. آخرین کتابی که قبل از شهادتش می خواند ارشاد شیخ مفید بود که در باره وقایع مربوط به ائمه [علیهم
تقویم شیعه
دوازدهم ذی القعده
نامه‌ی حضرت مسلم علیه السلام به امام حسین علیه السلام
در این روز یا سیزدهم ذی القعده‌ی سال ۶۰ هجری قمری حضرت مسلم علیه السلام ۲۷ روز قبل از شهادتش نامه‌ای برای امام حسین علیه السلام نوشت و به آن حضرت خبر داد که اهل کوفه بر طاعت شما اجتماع نموده‌اند و منتظر آمدن شما هستند و در قسمتی از نامه چنین نوشتند:
«۱۸۰۰۰ نفر از اهل کوفه با من بیعت نموده‌اند. هنگامی که نامه‌ی من به شما رسید در آمدن تعجیل کنید، و السلام علیک
همسرم از قبل از ازدواج، محرم‌ها را به فکه می‌رفت. این روند بعد از ازدواج هم ادامه داشت و تا شهادتش ترک نشد. از چند روز قبل از تاسوعا و عاشورا با دوستانش به فکه می‌رفتند تا مقدمات پذیرایی از مهمانان شهدا را آماده کنند. فکه یکی از مناطق عملیاتی دوران 8 سال دفع مقدس است که با 2 عملیات‌ والفجر مقدماتی و والفجر 1 شناخته‌ شده‌تر است. نوع شهادت شهدای آنجا، مظلومیت دوچندانشان و اینکه هنوز جز مناطق بکرتر بوده و حتی همچنان تفحص شهدا در آنجا انجام می‌
پلاک هشت
چندسالی
از این ماجراگذشت کمی بزرگتر که شد ماجرا را از اطرافیان فهمید همیشه دلش
می خواست به دیدارش برود از نزدیک از او تشکر کند سال دوم دبیرستان بود که
که نیروهای بعثی به ایران حمله کردند او نیز مانند بچه های هم سن وسال خود
بی قرار رفتن به جبهه ها شد تاهم نذر مادر را ادا وهم فرمان امام(ره)  را
لبیک گوید آرزو داشت که به دیدار کسی که سلامتی اش را از مدیونش بود برود
اما این آرزو بردلش ماند ،در جبهه ها به خاطر از خود گذشتگی ومهربانی اش
ز
 
وَ فَدَیناهُ بِذِبحٍ عَظیم عشـق است . . . که دل به راه دلبر دادن جان را به هوای آل حیـدر دادن این کارِ بزرگ، کار مردان خداست ماننـد حسین بن علـے سـر دادن مادر شهید می‌گفت: همرزمش گفته ڪه رضا شب قبل از شهادتش خـوابی دیده و همه را بیدار ڪرد. گفت: بیدار شوید، بیدار شوید من می خواهم شهید بشوم... دوستانش گفتند: حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! ڪو شهادت؟ گفت: من خواب دیدم امام حسین(ع) به خوابم آمد و فرمود: "رضا تو شهید می شوی، اگر ســرت را بریدند، نترس،
زمان کند میگذره وقتی منتظری.زمان تند میگذره وقتی دیرت شده.زمان کشنده ست وقتی غمگینی.زمان کوتاهه وقتی خیلی شادی.زمان بی پایانه وقتی دردی داری.زمان طولانی میگذره وقتی بی حوصله ای.توجه کن:زمان با توجه به اتفاقات درون تو می گذره نه عقربه های ساعت!
 
خواهر بزرگوار شهید محمودرضا بیضائی:
وقتی کوثر بدنیا اومده بود، محمودرضا با خانواده به تبریز اومده بودن. محمودرضا دوتا قاب عکس کوچولو خرید، تو یکیشون عکس کوثر رو قاب گرفت گذاشت بالای ستون آشپزخونه خانه پدری. به محمودرضا گفتم محمود؛ میشه اینو من بردارم؟ یکیش خالی بود هنوز عکسی نداشت با لبخند و یه حالتی که انگار علاقه ای به مال دنیا نداشت گفت مال شما بَرِش دار... حالا هر لحظه که چشمم به قاب عکس ها میوفته یاد همون لحظه میوفتم. بعد شهادتش عکسشو
نام و نام خانوادگی
بابک نوری هریس

نام پدر
محمد

تاریخ ولادت
21 مهر 1371

محل ولادت
شهر رشت

تاریخ شهادت
28 آبان 1396

محل شهادت
بوکمال سوریه

میزان تحصیلات
کارشناسی ارشد

وضعیت تاهل
مجرد

درجه
بسیجی

ملیت
ایرانی

دین 
اسلام

مزار شهید
گلزار شهدای رشت

 

زندگی نامه
آقای نوری فکر می کردید بابک یک روزی شهید بشود؟ واقعیتش را بگویم، ما اصلا بابک را نشناختیم، الان که بابک شهید شده می بینم که پسرم چقدر در انجمن های خیریه فعال بوده، می بینم همه جا او را می شن
از تاریخ تولدش هم پیداست؛ قرار نیست از حسین جدا بماند.
از کودکی یاور حسین بود و تا آخر پای او ایستاد و به هیچ امان نامه ای
تن نداد.
آخرین ذکر لب عطشان او هم قبل از شهادتش یاد برادر بود.
ابالفضل هیچ گاه از حسین جدا نماند، جز در مزار و بارگاهش.
مزار او اندکی با حرم اباعبدالله فاصله دارد و دارای بارگاهی مستقل است
و نگاه ها را به خود خیره می سازد تا یادمان نرود که گفته اند: "همه شهدا به
مقام عباس غبطه می خورند."1
1-وَإنَّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَب
به گزارش عصرحباد؛ سردار سرتیپ پاسدار مرتضی صفاری مسوول ارزیابی ستاد کل نیروهای مسلح سخنران مراسم گرامیداشت ۱۱ آبان، روز حماسه و ایثار شهرستان برخوار گفت: در نزد خداوند متعال هیچ کلمه ای بالاتر از شهید نیست.
وی افزود: خداوند به شهدا نعمت شفاعت داده و شهید موقع شهادتش تازه متولد و در دنیا جاوید می شود.
مسئول ارزیابی ستاد کل نیروهای مسلح بیان نمود: صبر کردن بر فرائض، بر مشکلات برتری پیدا کردن، رابطه خود را با ائمه معصومین قطع نکردن و رعایت تقو
شهید محمد جنتی با نام جهادی 
«حاج حیدر» از دوستان شهید مرتضی حسین پور(حسین قمی) و از فرماندهان تیپ زینبیون بود.
ارادتش به حضرت زینب (س) و تعاملاتش با نیروهای پاکستانی و عشق و رفاقتش با نیروهایش بی نظیر بود.
چنان علاقه ای بین شهید و آن‌ها برقرار بود که پس از شهادتش نیروها اعتراف می کردند هیچ فرمانده ای مثل حاج حیدر به خوبی با آن‌ها رفتار نکرد.
او کنار یک سفره با رزمنده ها هم‌غذا می شد و مراقب خانواده هایشان بود.
همین عشق و علاقه باعث شد تا به ام
سعید مربی کیوکوشینگ کاراته بود. در مسابقات استانی رتبه داشت. یک بار مادرمان به او گفت: سعید چند سال است که کاراته کار می‌کنی و مربی هستی، پس چرا پول جمع نمی‌کنی؟ در جواب گفت: مامان همین که بچه‌ها را از کوچه خیابان جمع کنم و به سمت ورزش بیاورم خیلی ثواب دارد. بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم می‌آمدند و می‌گفتند آقا سعید شهریه ما را جمع می‌کرد و برای بچه‌های بی‌بضاعت لباس می‌خرید. برادرم دو باشگاه ورزشی داشت. شاگردان زیادی هم تحت نظر داش
به استناد سایت آیین دادرسی دینا علاوه بر شرایط شهادت یا گواهی که در قانون پیش بینی شده است ، شاهد یا گواه نیز برای اینکه شهادتش معتبر بوده و موثر در جریان رسیدگی به پرونده باشد ، نیازمند وجود شرایطی است که در قوانین مختلف شرایط گواه پیش بینی شده است که از جمله آن می توان به بلوغ ، عقل ، ایمان ، عدالت ، نداشتن نفع شخصی در دعوا ، نبودن دشمنی دنیوی بین گواه و طرف مربوط ، اشتغال نداشتن به تکدی و ولگردی و طهارت مولد اشاره کرد . برای دریافت اطلاعات بی
زمان آدم را به خیلی چیز ها عادت میدهد. اولش باورش سخت است ولی هرچه که زمان رو به جلو می رود میبینی که عادت کرده ای. عادت برای چیزی که آن اول برایت غیر ممکن و سخت بوده. باید به قدرت زمان ایمان آورد و بدانیم که زمان همه چی را درست می کند حتی چیزهایی قرار با رفتنشان جانمان را از ما بگیرند...
دلاوری 
که شبـی
اقتدا بہ مولا کرد
قسم به عشـق ؛ 
که در زینبیه غوغا کرد ...
تکاور تیپ۶۵ نیروهای‌ویژه هوابرد ارتش نهمین شهید مدافع‌حرم استان گلستان و هفتمین شهید مدافع‌حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران اواخر اسفند ۱۳۹۴ برای مبارزه با تکفیری‌ها عازم سوریه شد.
شهامت او در منطقه عملیاتی آنقدر بالا بود که تا نزدیکی چند قدمی تانک‌های دشمن پیش می‌رفت و با تاکتیک‌ها و شجاعت خاص آنها را منهدم می ڪرد .او استادِ انهدام تانکهای داعش بود.
یک نیروی نظامی و
 
حقیقت شب قدر را حضرت فاطمه سلام الله علیها دانسته اند...!1
فاطمه ای که مرکز ثقل است ما بین اَبیها، بَعَلها و بَنیها ...!
 قرآن را در شب قدر نازل کرده اند ...
و چه شگفت است که بگوییم امامت و ولایت را در فاطمه نازل کرده اند ...!
یا بهتر که بگوییم در وجودش به ودیعه نهاده اند ...!
و چه تقارن عجیبی در این شب هاست ...!
تقارن شکافته شدن سَر قرآن ناطق و شهادتش با لیلة القدرمان ، فاطمه سلام الله علیها ...!!!
نشانی از ولایت و امامت امیرالمومنین علی علیه السلام ...!
و س
می گفت :
هر وقت دوباره دَری
براے جهــاد باز شـود 
من اولین‌نفر خواهم بود ...
با ۴۵ سال سن، سه فرزند قد و نیم قد داشت. علی ۱۷ ساله، غزل ۱۱ ساله و ایلیا ۹ ساله است کارش لوله کشی پلی اتیلن ساختمان بود.... 
هرچند که ۳۰ سال پیش وقتی یک نوجوانِ ۱۵ ساله بود، لباس رزمندگان را پوشید و به جبهه رفت و ۹ ماه در جبهه‌ها جنگید، اما به اندازه سه دهه از آن روزها و حال و هوای جبهه فاصله گرفته بود. صاحب اهل و عیال شده بود و سرش به زندگی‌اش گرم بود. اما کسی درست نفهمید چ
 
 #خاطرات_شهدا
 
خودم گلوله بارانش کردم
یکی از رفقا و هم دانشگاهی هایش تعریف می‌کرد که با محمد پینت بال می‌رفتیم. به شوخی به شهید دهقان گفتم: آقا همه تیرها عین این بازی‌های کامپیوتری به سر و کله من خورد. او گفت: اشکال نداره داداش! چه چیزی بهتر از اینکه بی سر شهید شوی. خودم گلوله بارانش کرده بودم، به شوخی گفتم چیزی نصیب تو نمی‌شود محمد! همه تیرهایی که نثارت کردم به سینه و پهلو‌هایت خورد. وقتی که پیکرش را آوردند و نحوه شهادتش را فهمیدم نابود شد
سید محمدحسین میردوستی شهید مدافع حرم است و در سوریه به شهادت رسید. او اعتقاد داشت که اگر در جبهه مقاومت نجنگد ممکن است صدها کودک بی‌گناه یتیم و آواره شوند و خانواده‌های مظلوم بسیاری بی‌سرپرست شوند.
 
 
 
 

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, همزمان با سالروز ولادت امام علی‌بن‌موسی‌الرضا(علیه‌السلام) جمعی از خادمیاران آستان قدس رضوی منطقه 14 تهران به دیدار خانواده شهید مدافع حرم سید محمدحسین میردوستی رفتند. پدر شهید میردوست
کتاب «حلزون‌های خانه به دوش» مجموعه مقالاتی است که شهید آوینی در مجلۀ سوره منتشر کرده که پس از شهادتش توسط نشر ساقی جمع آوری و تألیف شده‌ است. موضوع اصلی این مقالات، مبارزه با جریان روشنفکری و لیبرالیسم است که مثل خوره به جان انقلاب افتاده و جواب‌هایی که سید مرتضی به غرض‌ورزی‌های مزدورهای قلم به دستِ داخلی می‌دهد.
آخرین مقالۀ این کتاب به نام «تحلیلِ آسان» است که جوابی است به مقالۀ یکی از غرب زدگان به نام «حکومت آسان». عکس‌هایی که در ادا
یادگاری از

فرماندهان دلاور

گردان عمّار، لشگر بیست
و هفت 




- فرمانده گردان
عمّار

"جانباز
حاج محمدرضا یزدی"

.

- معاون گردان
عمّار

"شهید مرتضی
ستاریان"

.

.

این دو رفیق و همرزم

از پاسداران قدیمی
گردان چهار

پادگان حضرت ولیعصر
{عج} سپاه تهران

که بعدها در گردان
عمّار در کنار یکدیگر جهاد کردند

.

.

شهید مرتضی ستاریان

در آستانه عید قربان
سال ۶۶

در عملیات نصر ۷ به
مقام شهادت رسید

.

جانباز حاج محمدرضا یزدی

از پاسداران قدیمی
سپاه تهران

که در زمان
 
ما قاسم سلیمانی را... نه؛ بگذارید از زبان خودم بنویسم، من قاسم سلیمانی را یک ابرمرد می‌دانستم، یک ابرقهرمان، به قول آنور آبی ها یک سوپرمن...
آری؛ من قاسم سلیمانی را یک ابر مرد می‌دانستم؛ شبیه پدر در بچگی‌هایم. آن موقع که انتظار داشتم هر اتفاقی می‌افتد پدرم قرص و محکم روبه‌رویش بایستد و ناکارش کند و هیچ طوریش هم نشود.
من قاسم سلیمانی را یک ابرمرد می‌دانستم؛ قرار همیشگی نانوشته‌مان این بود که من شعار مرگ بر آمریکا بدهم و او ضربه های اساسی
به یاد شهید «محسن رجبی» خیانت به مردم، یعنی خیانت به اسلام(حدیث دشت عشق)

شهید «محسن رجبی» متولد 1343 در امیریه تهران است. او اعزامی از لشکر 27
محمد رسول‌الله(ص) تهران بود که سال 1363 در عملیات بدر و در منطقه جزیره
مجنون به اسارت نیروهای عراقی درآمد و در اسارت به شهادت رسید. پیکر مطهر
این شهید والامقام بعد از گذشت 30 سال از شهادتش، طی عملیات تفحص توسط
کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، از قبرستان الکرخ عراق کشف
شد. هویت این شهی
قلب ماآتشفشانش مهدی صاحب زمان/جسم ماگشته امانش مهدی صاحب زمان/حضرتش مانند شمس وماه تابش میکند/حجت حق در جهانش مهدی صاحب زمان/کعبه هم درانتظار طلعت زیبای او/حق همیشه درفشانش مهدی صاحب زمان/جمعه هااین اشک چشمان مثل زمزم میشود/آن امام درنهانش مهدی صاحب زمان/گریه ها اندر فراقش حالتش یعقوبی است/ذکر ما فیض بیانش مهدی صاحب زمان/شد امید اهل بیت و حافظ قرآن حق/لطف حق درآسمانش مهدی صاحب زمان/دشمنان راحضرت اوخوار ورسوامیکند/تیرحق اندرکمانش مهدی صاحب
داشتم در حیاط خانه  لباس می‌شستم سرم به کار خودم بود که دیدم یک نفر با مشت به در می‌کوبد، دلم ریخت صدای حمید از آن طرف در می‌آمد که فریاد می‌کشید «در را باز کن» وقتی داخل شد دور حیاط می‌چرخید و می‌گفت: «مامان مژده بده .. دانشگاه قبول شدم».
یک روزنامه در دستش بود که آن را جلوی چشمانم باز کرد دور اسم خودش در ستون قبولی‌های دانشگاه امام حسین (ع) خط کشیده بود. اشک نشست توی چشمانم صورت ماهش را بوسیدم. گفتم: «مادر، خدا را شکرکه به آرزویت رسیدی» و هم
دی ماه یادآور اتفاقات زیادی است. اغتشاشات 96، فرار شاه، 9 دی و بسیاری دیگر.اما کمتر کسی 24 دی را به یاد دارد.
امام خمینی در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۵۹ به صورت داوطلبانه، اولین مقام رسمی بودند که فهرست دارایی و اموال خویش را به موجب اصل ۱۴۲ قانون اساسی به دیوان عالی کشور اعلام کردند:
نام: روح اللهنام خانوادگی: مصطفوی معروف به خمینیشماره شناسنامه ۲۷۴۴محل صدور: خمینسِمَت: روحانی
۱- دارایی غیر منقول (با ذکر مشخصات):
1⃣ یک باب منزل مشتمل بر بیرونی و اندرونی در ق
هنگامی که چشم ها از سنگینی زمان به روی هم میروند، هنر به مانند پر لطیفی مرا قلقلک می کند تا زیبایی رو ببینم.خط هایی پر شده از آزادی فرم ها را می سازند، و واژه ها و رنگ ها و نت ها در آن غرق می شوند.ابژه ها از گرمای نگاهم در این بهار آب می شوند، و قطراتش بر روی زمان می چکد؛ زمان تهی می شود و عطرش همه جا می پیچد. 
لینک دانلود: 
 
http://lgbspace.com/291549/Lie.To.Me.S01E01.DB_LAND.Audio.128KB.mka
 
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:36:32

 
لینک دانلود: 
 
http://lgbspace.com/291546/Aria_Banks_-_Some_Budget_Issues.mp4
 
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:37:54

 
لینک دانلود: 
 
http://lgbspace.com/291543/Rachael_Cavalli_-_Making_Herself_At_Home.mp4
 
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:38:10

 
لینک دانلود: 
 
http://lgbspace.com/291545/21460.mp4
 
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:38:23

 
لینک دانلود: 
 
http://lgbspace.com/291541/14855.mp4
 
⏳ زمان منقضی شدن لینک :
1398/12/21 - 10:40:02

 
لینک
کرمان - ایرنا - همرزم سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی گفت: زمانی به صورت عمقی به ماجرا نگاه می کنیم درمی یابیم همه حتی ملت های اروپا و آمریکا نیز مدیون حاج قاسم هستند زیرا اگر داعش حکومت تشکیل می داد هر کار دلش می خواست می کرد و سراغ همه می رفت.
سردار حسین فتاحی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه از زمان شروع جنگ و اواخر سال ۶۰ با حاج قاسم آشنا شدم و هشت سال فرمانده تیپ و بعد از آن فرمانده لشکر بود و من نیروی ایشان بودم افزود: سر
اشک عنصری است که کودک تا پیرمرد با اشک ریختن در حقیقت خودشان را تخلیه می کنند و چه بهتر که اشک ریختن برای خدا باشد نه خلق خدا این مایعی که از چشم ها می چکد در غم و یا شادی انسان همیشه بوده و تنها شاهدی است که در روز قیامت در همه حالات انسان بویژه برای شادی و غم انسان شاهد معتبری است و شهادتش مقبول تر از بقیه اعضاست (به نظر خودم)البته اشک ریختن باعث می شود روح آدمی تازه شود ، اشک ریختن نوزاد را همه دیده ایم این اشک ریختن باعث می شود مادر به بچه اش ب
جنس «شهادت» تو فرق می کند!تو یک زنی...جهاد بر زنان واجب نیست، اما تو هم شهید می‌شوی.تو می‌دانستی به کسی بله می گویی که دنیایی نیست،وقتی بله گفتی شهید شدی...لحظه لحظه عاشقانه‌ات را زندگی کردی، می‌دانستی عمر عاشقانه‌ات کوتاه استو با این علم و آگاهی‌ات، شهید شدی...گفت دلبسته‌اش نشوی وتو هر بار پس از شنیدن غزل‌های خداحافظی‌اش شهید شدی...ثانیه‌های نبودنش را همچون گذران سالیانی دور و دراز تحمل کردی ودر تیک تاک ثانیه‌های نبودنش شهید شدی...ترس و
صفحه متعلق به حشد الشعبی در توئیتر، تصویری را از عملی کردن وصیت المهندس توسط این سازمان، منتشر کرد.
به گزارش روسیا الیوم، صفحه متعلق به حشد الشعبی در توئیتر، تصویری را از عملی کردن وصیت ابومهدی المهندس معاون رئیس سازمان حشد الشعبی منتشر کرد. شهید ابومهدی المهندس وصیت کرده بود که پس از شهادتش وی را داوطلب حشد الشعبی بخوانند. در تصویری از گواهی شهادت شهید المهندس که صفحه حشد شعبی در توئیتر منتشر کرده آمده است: «این گواهی وفات نیست بلکه سندی ا
انشا در مورد امام زمان کلاس هفتم انشا در مورد امام زمان کلاس پنجم انشایی درباره ی ظهور امام زمان انشا احساسی در مورد امام زمان انشا در مورد امام زمان به زبان عادی و ادبی انشا در مورد امام زمان عج الله انشا در مورد نیمه شعبان کلاس چهارم انشاء درباره امام زمان (عج)
ادامه مطلب
این تعجب برانگیزترین جمله‌ای بود که در کتاب سیری در سیره ائمه اطهار خواندم. مگر می‌شود قاتل امام رضا شیعه باشد؟
شهید مطهری می‌نویسد کمتر کسی را در تاریخ دیده‌ایم که این گونه از خلافت اهل بیت دفاع کند. مامون عباسی در جلسه‌ای که با چهل نفر از بزرگان اهل سنت داشت در مناظراتی از تشیع دفاع و همه‌شان را مغلوب می‌کند.
حتی به روایت تاریخ(نه علمای شیعه) لقب رضا را مامون بود که به امام علی بن موسی داد و گفت از امروز که ولی عهد من است رضای خاندان علوی
همه می‌ دانستیم که این روز می‌ آید. اصلا کسی غیر از این تصوری نداشت. اصلا نمی‌ شد غیراین فکری دیگر کرد. سرانجامِ حاج قاسم شهادت بود؛ شهید حاج‌ قاسم سلیمانی، فرمانده سرافراز سپاه اسلام. اما انگاری دلمان آماده این خبر نبود و تحمل‌مان خیلی کمتر از شنیدن. همه آنهایی که خبر شهادت حاج‌ قاسم را شنیدند چند حال را با هم تجربه کردند. بهت. غم. درد. عصبانیت و فکر انتقام.حاج قاسم را مظلومانه زدند. با برنامه قبلی، به گمان اینکه علم زمین می‌ ماند. زهی خیال
تولد امام زمان در سال ۹۸ از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
تاریخ ولادت امام زمان در سال ۱۳۹۸ چه روزی است؟
امام مدت اند سال دارد ولادت امام مدت عج سر سال 255 هجری صلصل می باشد و به روی کردن به اینکه حال سر سال 1439 ه ق هستیم زندگی امام مدت عج 1184 سال می باشد. کلید واژه ولی مدت گوساله الله تعالی امان جواد 15 شعبان القاب ولی مدت مادر تنها زمان ( 255 برخی تنها زمان ( 256 و برخی دیگر 258 قمری را تنها زمان ( میلاد متعلق .
ادامه مطلب
داستان یک شهید! 
"قدیر" دوازده سالش بود، اما همیشه گریه میکرد که من میخواهم بروم جبهه، رضایت بدهید.من میگفتم : " تو هنوز سنت کم هست، هر وقت که بزرگ شدی میروی."
میگفت:" اگر رضایت ندهید ، از شهر دیگری میروم جبهه."
آن سالها گذشت...هفده سالش بود و چند باری هم به جبهه رفته بود و آخرین باری که به مرخصی آمد ، شب یلدا بود.همه دور هم جمع شده بودیم. صبح فردا هم قرار بود برود.
آن شب تا دیر وقت بیدار بودیم، هنوز خواب به چشمانش نرفته بود که با اضطراب از رختخواب بید
پیشوای سوم شیعیان، دومین فرزند حضرت علی ـ
علیه السلام ـ و حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ امام حسین ـ علیه السلام
ـ روز سوم یا پنجم[1] شعبان سال چهارم هجری در شهر مدینه به دنیا آمد. با
تولد او خانه فاطمه و علی ـ علیهما السلام ـ به نور جمال این نوگل باغ
ولایت و چراغ فروزان آسمان امامت معطر و روشن گردید.
در روز هفتم ولادتش گوسفندی را برای وی به عنوان «عقیقه» کشتند و سر آن حضرت را تراشیدند و هم وزن موی سرش نقره صدقه دادند.[2]
رسول گرامی اسلام ـ صلی
دانلودخلاصه مدیریت زمان برایان تریسی
 
 
 
دانلودفایل
 
 
 
Search ResultsWeb results95 توصیه برایان تریسی برای مدیریت زمان بهتر که لازم دارید ...https://sookhtejet.com › 95-توصیه-مدیریت-زمان-برایان...Translate this pageMar 21, 2016 - اگر تمام کتاب های برایان تریسی را بخوانید و بخواهید بهترین تکنیک های او را در زمینه مدیریت زمان بدانید، به این نکات طلایی میرسید...خلاصه کتاب مدیریت زمان برایان تریسی Archives | سوخت جتhttps://sookhtejet.com › tag › خلاصه-کتاب-مدیریت-زمان...Translate this pageMar 21, 2016 - مدیری
این روز ها طناب قلاده ی زمان است که محکم تر از دیگر اربابان گردنم را می‌کشد و من مثل توله سگی مفلوک زوزه کشان تسلیم میشوم
شاید هم از اول تنگ ترین قلاده بر گردن انسان قلاده ی زمان بوده
دوست دارم بگویم :زمان کسی است که هرچیزی را در دست و هر کسی را در اختیار دارد و بعد هم مثل کازانتزاکیس پیرمرد نیمه دیوانه ی خوش احساس بگویم 《او یا خداست یا شیطان》
واما پینک فلوید چه خوب می‌گوید که ما  همیشه به زمان سجده کرده ایم (در موقعیت های زمانی خاص دعا کرده
قسمت دوم فصل هشتم گیم اف ترونز از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
آنچه در قسمت 2 فصل هشتم سریال گیم اف ترونز می بینیم
Death has many The final season of Game of Thrones airs Sundays on. ۵ پیش‌ دماغ هیجان‌انگیز به هدف زمان هشتم مجموعه گیم آف ترونز بازی کلاه و تخت دور بخش آغاز زمان هشتم ۵۴ و ۵۸ دقیقه هستند و بخش سوم یک زمان است و سر توقف ٔ ۱۸ ماهه میان زمان ماقبل آخر و این زمان اینترنت پرشده.
ادامه مطلب
کتابِ یادت باشد، نیازی به تعریف ندارد‌. بین کتاب‌های روایت‌شده از زندگیِ شهدا، از بین اون‌هایی که امسال خواندم، بهترین بود. زندگی این شهید و همسرش پر بود از شاخصه‌های جوانِ تراز انقلاب. تحصیل و تهذیب و ورزش، همزمان با هم و به احسنِ وجه پیش می‌رفت و هیچ‌کدام مانع از دیگری نمی‌شد. عشق هم که نردبان رسیدن به خدا بود...
روایت کتاب عالی و دقیق و جذاب بود. عجیب هم نبود. همسر شهید، حافظ قرآن (حافظه قوی) و دارای ذوق و احساسِ منحصر به فردی بود. غم و شا
 
  بیش از بیست و چهار است که به حادثه ی سحرگاه روز سیزدهم فکر می کنم . به حادثه ای که تیتر اول بسیاری از خبرگزاری ها شد. حادثه ی ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس . به طیف های مختلفی از مردم فکر می کنم که در برابر حادثه واکنش های متفاوتی داشتند. گاه شادی و گاهی غم و تاثر. و فضای مجازی و غیرمجازی پر شده است از سخنانی که وقتی به موقع عمل برسد می تواند صد و هشتاد درجه چرخش داشته باشد . به تبریک و تسلیت ها فکر می کنم. به برنامه های صدا و سیما که انگا
خلاصه مدیریت زمان برایان تریسی
 
 
 
دانلودفایل
 
 
 
About 700,000 results (0.42 seconds)Search ResultsWeb results95 توصیه برایان تریسی برای مدیریت زمان بهتر که لازم دارید ...https://sookhtejet.com › 95-توصیه-مدیریت-زمان-برایان...Translate this pageMar 21, 2016 - اگر تمام کتاب های برایان تریسی را بخوانید و بخواهید بهترین تکنیک های او را در زمینه مدیریت زمان بدانید، به این نکات طلایی میرسید...خلاصه کتاب مدیریت زمان برایان تریسی Archives | سوخت جتhttps://sookhtejet.com › tag › خلاصه-کتاب-مدیریت-زمان...Translate this pageMa
از وقتی حاج قاسم شهید شده، امکان نداره مثلا سوار ماشین بشیم و حرفی از حاج قاسم زده نشه. عکس‌های حاج قاسم روی در و دیوار محله و شهر، با آدم حرف می‌زنه. فاطمه‌زهرا هم که سوار ماشین میشیم درخواست پخش مداحی میکنه. محمود کریمی می‌خونه: ناصرالحسین! قاسم سلیمانی!
اصلا فاطمه‌زهرا بعد از تشییع حاج قاسم یاد گرفت شعار بده: مرگ بر آمریکا! نه سازش، نه تسلیم، نبرد با آمریکا!
دو شب پیش هم دلش برای حاج قاسم تنگ شده بود. قبل از خواب بهانه می‌گرفت که دلم می‌خ
راز اتصال به امام زمان چیست⁉️
( قسمت اول)
یکی از سوالات خیلی کلیدی و مهمی که در مورد امام عصر ارواحنا فدا باید برای همه ما مطرح بشود؛ عبارت است از اینکه راه اتصال به امام عصر ارواحنا فدا چه در زمان غیبت، و چه در زمان ظهور و حضورشان چیست؟
ادامه مطلب
اما شکایت از پلیس ها:
 
رفتیم نیروی انتظامی کل استان و شکایت کردیم. انتهای شکایت هم نوشتم: اگرچه جرم این پلیس‌ها کوچک بود، اما موجب از بین رفتن اعتماد عمومی و سرمایه‌های مردمی پلیس خواهد شد.
 
چند وقت بعد از دادسرا نظامی ابلاغیه آمد. رفتم آنجا و ماجرا را برای بازپرس توضیح دادم. قرار شد شاهدان هم بروند.
دیگه خبری نشد تا اینکه برایم پیام آمد که پرونده به دادسرای عمومی ارجاع شده.
رفتم پیش بازپرس شعبه14 دادسرای عمومی پردیسان.
بازپرس گفت بیا رضایت
از کرامات نخستین شهید مدافع وطن لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا تا اغفال مدیران!
پدر شهید رضا قربانی‌میانرودی با تأکید بر اینکه به اذعان بسیاری از شهروندان چالوسی شهید رضا از شهدای با کرامت این شهرستان است، گفت: بعد از شهدای مدافع حرم در حق رضا جفا شد و خیلی زود از یادها رفت.



 شهید رضا قربانی میانرودی متولد ۲۵ اسفند سال ۱۳۷۰ در شهرستان تنکابن دیده به‌جهان گشود و به‌دلیل مأموریت‌های مداوم پدر که یکی از نظامیان کشور بود برای ادامه زندگی وارد شهر
هنگامی که چشم ها روی هم میروند، هنر به مانند پر لطیفی مرا قلقلک می کند تا زیبایی رو ببینم.خط هایی پر شده از آزادی فرم ها را می سازند، و واژه ها و رنگ ها و نت ها در آن غرق می شوند.ابژه ها از گرمای نگاهم در این بهار آب می شوند، و قطراتش بر روی زمان می چکد؛ زمان تهی می شود و عطرش همه جا می پیچد. 
اللهم الرزقنی شفاعه الحسین..
 
دریافت
 
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِى هٰذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَوِلادَتِهِ، بَکَتْهُ السَّماءُ وَمَنْ فِیها ، وَالْأَرْضُ وَمَنْ عَلَیْها ، وَلَمَّا یَطَأْ لابَتَیْها ، قَتِیلِ الْعَبْرَةِ ، وَسَیِّدِ الْأُسْرَةِ ، الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ ، الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ ، وَالشِّ
بسم الله الرحمن الرحیم 
قربة الی الله هربار که میام گلزار شهدای چیذر و میریم بالا سرِ محمدحسین یادِ خاطره خاکسپاریش میافتم و حضور محمودرضا رو با اون هیبت و حالت ایستاده کنار دیوار حس میکنم. امشب هم که رفتم پیشِ محمد حسین وقتی چشمم به تاریخِ شهادتش افتاد، دوباره اون خاطره نقل شده یِ برادر محمودرضا تو مخم رژه رفت. احمدرضا میگفت: "آبانماه ۹۲ بود. برای شرکت در مراسم تدفین پیکر مطهر شهید مدافع حرم، محمد حسین مرادی، با محمودرضا به گلزار شهدای چیذ
وقتی ثاقب نیت جهاد در جبهه مقاومت را کرد مانعش نشدم. زمانی که می‌خواست راهی ایران شود به من گفت شما خیلی زود به صحن حضرت معصومه(س) می‌آیی و روی جنازه من شیون می‌کنی . این را که گفت ته دلم خالی شد. نگران تنهایی‌ام شدم و به ثاقب گفتم: شما خاطر من را نمی‌خواهی، منی که هنوز دستانم به حنای روز عروسی‌ام رنگین است . شما خاطر مادر جوانت را نمی‌خواهی.
ثاقب در جواب من گفت: من از تو سؤالی دارم. فرض کن آن دوستان و همرزمانی که با من در حال رزم هستند اگر اتفا
در زندگی به زندگی خندیدن جدی ترین کار دنیاست و تلاش برای همواره جدی بودن، شوخی تلخ روزگار با ماست
همه چیز همواره در حال تغییر استهمیشه، یکسان خوب بودن خوب نیست و هر بدبودنی، بد نیست
هر لحظه میتوان دید بوئید چشید، همیشه میتوان رفت، آمداما همیشه نمی‌توان ماند
زمان معلوم میکندچه کسی بلد است هم خوب باشد و هم بد
ماندن از جنس زمان استو زمان فراتر از ما

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها